خلاصه داستان: داستان سریال درباره‌ی سه شخصیته: گو چیان لینگ، افسر جوان و کارآمد یک شهرستان، دوان چائو،کالبد شکاف دقیق و حقیقت‌جو، و شانگ یو، شعبده‌باز شوخ‌طبع. این سه نفر به طور ناخواسته در توطئه‌ای که توسط شخصیت شرور، چویی چیان چیده شده، گرفتار می‌شن. گو و دوان که در ابتدا با هم اختلاف داشتن، با حل کردن پرونده‌های مرموز با هم، به یار و یاور همدیگه تبدیل می‌شن. در طول این مسیر سخت، این سه نفر از آدم‌هایی ناسازگار به متحدانی برای رسیدن به عدالت تبدیل می‌شن. اونها با حل کردن جنایت‌ها، مجازات بدکاره‌ها و تلاش برای حفظ صلح، با هم همکاری می‌کنن....

خلاصه داستان: سریال درباره یون فی فی، رئیس شش دروازه و گو لین یوان، مقام عالی‌رتبه‌ی گروه چیان چونه. این دو دشمن خونی‌ای هستن که اصلا باهم کنار نمیان. اولین بار که همدیگه رو می‌بینن شرایط خیلی پر تنشه، ولی بعد از اینکه راز ماجرا رو کشف می‌کنن، متوجه میشن که عاشقای قدیمی هم هستن که سال‌ها از هم جدا افتادن. با وجود تمام سختی‌ها، دوباره عاشق هم می‌شن و کنار هم می‌مونن. با نزدیک شدن دوباره به هم، پرده از راز گذشته هم به تدریج برداشته میشه....

خلاصه داستان: لین منگ، دکتری جوون و بااستعداد برای گرفتن انتقام خواهرش، به دل خانواده قدرتمند لو نفوذ می‌کنه. اون با دو تا برادر از این خانواده ، بازی خطرناکی رو شروع می‌کنه که آینده‌اش رو به خطر می‌ندازه. لین منگ با پنهان کردن هویتش و استفاده از دو چهره متفاوت، از ظاهرش به‌عنوان طعمه و از قلبش به‌عنوان سلاح استفاده می‌کنه، این داستان درگیری عاشقانه بین یه دکتر باهوش و یه آقازاده‌ی فریبکاره...

خلاصه داستان: داستان سریال درباره یک سرمایه‌گذار خیال‌پردازه که برای تحقق رویای بازیگری نقش اصلی مرد، به تیم تولید سریال ملحق میشه. اون دیوونه‌وار فیلمنامه رو تغییر می‌ده و داستان سریال رو به هم می‌ریزه. نویسنده‌ی بیچاره که تحت فشار زیادیه، مجبور می‌شه برای برطرف کردن کم و کاستی های داستان، فیلمنامه را طبق خواسته‌های سرمایه‌گذار بازنویسی کنه. اما سبک سریال کاملاً از کنترل خارج می‌شه و طراحی شخصیت‌ها هم بهم می‌ریزه....

خلاصه داستان: نینگ شوان جو، شاهزاده جوان، به‌عنوان گروگان به کشور دشمن فرستاده میشه و همون روز اول، مجبور میشه با هوا شی یو هم‌اتاقی بشه. ولی، هوا شی یو که از بچگی مجبور بوده لباس پسرونه بپوشه، به اشتباه فکر می‌کنه نینگ شوان جو که در واقع یه جاسوسه،شاهدخته. این سوءتفاهم باعث میشه رابطه‌شون از یه دوستی ظاهری به یه عشق واقعی تبدیل بشه....

خلاصه داستان: در دوران جمهوری چین، شن جی هنگ، یه خون‌آشام معروف که صدها سال عمر کرده، نزدیک بود توسط یه گروه سرباز نقاب دار کشته بشه. اما دختر نابینایی به اسم می‌ لان و دوستش، دکتر سیتو وی‌ لیان، نجاتش دادن. بعد از اینکه نجات پیدا کرد، رفت تا از می‌ لان قدردانی کنه و متوجه شد که خانواده‌ می لان توی وضعیت بدی هستن، به خاطر همین بیشتر بهش توجه کرد. بعد از اینکه تلاش برای کشتن شی جی هنگ ناموفق بود، لی یینگ لیان، مدیر بخش عملیات نظامی که از شن جی هنگ متنفر بود، قسم می‌خوره رازهای شن جی رو کشف کنه و بعد از اون بلایی که سر خانواده‌اش اومده، اون رو بکشه.....

خلاصه داستان: فارغ‌التحصیل تازه‌کار یائو فا به بخش خبری "1818" ملحق میشه و به عنوان خبرنگار کارآموز شروع به کار می‌کنه. هدفش فقط پوشش اخبار رسمی و جدیه. اما توی مصاحبه‌ها با آدم‌ها و اتفاقات مختلف روبرو می‌شه. زیر نظر وی لای، خبرنگار معروف و برنده جوایز، داستان‌های جالب و احساسی رو تجربه می‌کنه. کم‌کم یائو فا می‌فهمه که خبرنگاری توی امور عمومی چه مسئولیت و هدفی داره و با انگیزه به سمت رویاهاش پیش می‌ره....

خلاصه داستان: چن وی لان، بازیکن والیبال نابغه ۱۸ ساله، بعد از اینکه نتونست به تیم ملی جوانان راه پیدا کنه، ضربه سختی می‌خوره. بعد از یک جر و بحث با مادرش، به روستای خودش برمی‌گرده و در آکادمی محلی ثبت‌نام می‌کنه. با تشویق پدربزرگ شوخ طبعش، توی مسابقات والیبال ساحلی شرکت می‌کنه و با همکلاسی‌اش، لی گو دو، آشنا می‌شه. این دو تا بهترین دوست هم می‌شن. آکادمی شوی چان قبلاً به خاطر تیم والیبالش معروف بود، اما دیگه نمی‌تونه به اون شکوه گذشته‌اش برگرده. لی گودو و گائو گه جانگ لو یه باشگاه والیبال راه می‌ندازن، اما اعضاشون بی‌تجربه و ضعیف هستن. چن وی لان و لی گودو تیم رو رهبری می‌کنن و تصمیم می‌گیرن باشگاه رو احیا کنن. توی این مسیر با تمرین‌های سخت و لحظات خنده‌دار زیادی روبرو می‌شن. در نهایت، با تلاش و اراده، باشگاه به تیم ورزشی که در نظر داشتن تبدیل می‌شه.

خلاصه داستان: این سریال داستان فنگ یو جی، یک دختر جوان ناشناس که در خارج از کشور تحصیل می‌کنه، رو روایت می‌کنه. اون هویت خواهرش، سرپرست جوان عمارت شن، رو به خودش می‌گیره و به عمارت شن برمی‌گرده تا انتقام خواهر دوقلوش رو بگیره. اون به شِن تان‌ چیان، پسر یک تاجر ثروتمند، نزدیک می‌شه و شروع به تحقیق درباره حقیقت ماجرا می‌کنه و در این راه حقیقت یک پرونده قتل قدیمی رو فاش می‌کنه....

خلاصه داستان: مادر بزرگ لیو شیو یینگ، خیلی اجتماعیه، اما نوه‌ش، چی منگ، خجالتی و درونگراست. سالهاست از هم دورن تا اینکه یه اتفاق عجیب باعث میشه روحشون عوض شه! حالا هرکدوم زندگی اون یکی رو تجربه می‌کنه. کم کم همدیگه رو درک می‌کنن و با محبت، حال همو خوب می‌کنن.