بازیگرانSung Hoon, Jung Yoo Min, Jin Ji Hee, Lee Min Young, Kang Shin Hyo
مدت زمان1 ساعت و 10 دقیقه
کیفیتHDTV | WEB-DL
وضعیتدرحال پخش
تعداد قسمت ها12
روزهای پخش:
شنبه,یک شنبه
خلاصه داستان: هان یی جو توسط هان جین وونگ و لی جونگ هه به سرپرستی گرفته شد. با این حال، پدر و مادر و خواهر کوچکترش هان یو را دوستش ندارند. او همیشه از خانواده اش جدا بود. اکنون هان یی جو با جونگ سه هیوک ازدواج کرده است. او متوجه می شود که شوهرش دوستش ندارد و به خواهرش علاقه دارد. در همان روز هان یی جو تصادف می کند و می میرد. وقتی از خواب بیدار می شود، خودش را در زمان نامزدی می بیند. او برای تغییر سرنوشت و انتقام گرفتن از خانواده اش، نامزدی خود را با جونگ سه هیوک قطع می کند و…
خلاصه ای از سریال کره ای Perfect Marriage Revenge 2023:
هان یی جو توسط هان جین وونگ و لی جونگ هه به سرپرستی گرفته شد. با این حال، پدر و مادر و خواهر کوچکترش هان یو را دوستش ندارند. او همیشه از خانواده اش جدا بود. اکنون هان یی جو با جونگ سه هیوک ازدواج کرده است. او متوجه می شود که شوهرش دوستش ندارد و به خواهرش علاقه دارد. در همان روز هان یی جو تصادف می کند و می میرد. وقتی از خواب بیدار می شود، خودش را در زمان نامزدی می بیند. او برای تغییر سرنوشت و انتقام گرفتن از خانواده اش، نامزدی خود را با جونگ سه هیوک قطع می کند و…
این قسمتم با اینکه روی دور تند بود، ولی بنظرم چیز زیاد خاصی نداشت.
البته نمیگم دوسش نداشتم ولی خب برام تا حدی روشن بود قراره چی بشه…فقط اون تیکه یورا رو انتظار نداشتم.
اسپویل کننده
خودم حدس زده بودم که قراره حامله بشه ولی انتظارشو نداشتم.
هرچند با توجه به اینکه از رابطه ش با دونگ ووک خیلی نمیگذره این بچه باید مال سه هیوک باشه. 😀
چقدرم این یورا بدبخته…تازه فهمیده نه تنها ایجو دختر واقعیه که خودش دختر واقعی باباش نیست…یعنی چقدر یکی باید بخت برگشته باشه که چنین بلایی به سرش بیاد؟ 🙁
دونگ ووکم که مشخصا داره بازیش میده..میخواد فعلا با ادعای اینکه یورا حامله س خودشو به خانواده ش تحمیل کنه و از قضیه سود ببره ولی مسلما وقتی خرش از پل بگذره یورا و بچه ش رو میکشه.
یا خب شایدم در این حد وحشی بازی درنیاره و فقط رهاشون کنه.
یورا واقعا خنگه…یعنی نمیدونه این بچه ی دونگ ووک نمیتونه باشه؟ بعدم مگه مثل مامانش میتونه سر دونگ ووک رو کلاه بذاره و نتیجه آزمایش رو جعل کنه؟
عمرا بتونه….واسه همینم اگه بیوفته تو نقشه دونگ ووک احتمالا وقتی بچه دنیا بیاد، تست که مشخص کرد بچه ش نیست تازه ادای قربانیا رو درمیاره که وای این دختره منو گول زده!
ببینین کی گفتم. این بشر خیلی بدجنسه!
اون تیکه که بابائه و بابابزرگه داشتن عزاداری میکردن برای اینکه ایجو دختر واقعیه یعنی دلم میخواست جفتشونو خفه کنم!
باباهه شک کرده ولی نرفته یه بررسی بکنه…میمردی حالا یه تست میدادی مردک؟ 😐
بابابزرگه که دیگه بدتر…براش بدترین مرگ دنیا رو از نویسنده محترم خواستارم.
مامانه چرا ول کرد رفت؟ انگار کلا از داشتن ایجو پشیمون شد.
و اینکه چرا تو جلسه خانوادگی نگفتن که جیمی مامان ایجوئه؟ من منتظر بودم که اینم بگن خب.
اون نقاشیه که ایجو گفت رو حس میکنم خود دوگوک خریده. 😀 ولی چقدر حیف که قراره قسمت بعدی بین این دوتا شکرآب بشه.
احتمالا ایجو قبول نکنه ازدواجشونم ثبت کنن چون دوگوک بهش دروغ گفته…یا چون ممکنه فکر کنه که خودش باعث مرگ دوگوک شده.
این رماله خیلی رفته رو اعصابم ولی…یعنی چی برمیگرده میگه قرار بوده یکیتون بمیره ولی دوتاتون مردین.. 😐 ایش.
یه چیز دیگه….چون قراره ابتدای قسمت بعدی جونگ هه بیوفته زندان، قاعدتا تنها کسی که قراره واسه این دونوگل خندان کرم بریزه فقط دونگ ووکه…امیدوارم فقط دنبال قتلشون نیوفته. 🙁 من نگرانم…جونگ هه یه جور خل بود…این یه جور دیگه ولی شدیدتر.
میگم این تصور منه یا توی پیش نمایش قسمت بعدی ایجو دستش رو شکمشه تو پس زمینه؟ نکنه نینی دارهههههه؟؟؟؟
پ.ن: پیش نمایشی که خود سایت شبکه میذاره خیلی طولانیتره. اگه دوست دارین ببینینش من آپلودش کردم تو پیکوفایل.
دختره سر مچ شوهرش رو دید گفت این چیه رو دستت زمان سنج رو دید
Fatemeeem
1 روز قبل
وای زیرنویس کی میاد من دیگه صبر ندارممم
تان تای جین تا ابد در قلب ها
1 روز قبل
وایییییی جای حساس تمام شد … کاشکی شروعش نمیکردممم…….چطور صبر کنم
زینب
2 روز قبل
چقدر ایجو ناز شده.😍
یعنی از وقتی گریه هاش کمتر شده و عشقش به دوگوک شکوفه زده، خیلی خوشگل تر شده بچم. 😭
خیلی خوشحالم براش. 😭
اسپویل کننده
ولی خیلی گناه داره…دلم میخواد بزنم تو سر بابابزرگش فقط.
یعنی هرچی هست زیر سر این مردک خرفته! اه. با خودش چی فکر کرده بود که حتی تا دم مرگ این بچه بازم حاضر نبود حقیقت رو بگه؟
چقدر یکی باید خر باشه آخه؟ 😐
از اونور یکیم باید بزنه تو ملاج اون مادر ترسو!
حقیقتا بدم نمیاد باز برگردن به زمان حال و ببینم همشون دارن برا مرگ این بچه زار میزنن. 😐
یا حداقل نشستن پای تختش دارن التماس میکنن که زنده بمونه. 😐 همشون خیلی عوضین. یعنی دلم میخواد تک به تکشونو یه کتک سیر بزنم. 😐
من نمیدونم چرا دوگوک اینقدر دیر اومد سراغ این بچه…کنجکاوم بدونم تو زمان حال چه اتفاقاتی افتاده که اول عاشق ایجو شده بعدم تصمیم گرفته یهویی تو گالری بره بهش بگه که آره فلانی اینا باهات دشمنن.
یه چیزیم بگم بنظرم دوگوک داشت بازم زندگی قبلیشو میکرد، و این ایجو بود که با اومدن یهوییش و گفتن اینکه با من ازدواج کن باعث شد این بشر هم یه تکونی به خودش بده. و اِلا شک دارم میخواست کاری بکنه.
درکل خیلی لجم گرفت.مخصوصا بابابزرگ مادریش خیلی عوضیه…مردک نفهم! خب این بچه رو مادرش بزرگ میکرد چی میشد حالا؟
خود مادره راضیه تو شدی کاسه داغتر از آش که اینارو از هم جدا کنی؟ 😐
خدایی کاش ایجو به مامان بابای خونیش دیگه محل نده. بابابزرگشم مجبور کنه کل ارثشو بده بهش و بعدم دیگه با هیچکدومشون حرف نزنه.
چطور دلشون اومد با این بچه اینطوری رفتار کنن آخه؟ 🙁
عصبانیم!
زینب
8 روز قبل
حدسم درباره مامانه درست بود. 😀
اسپویل کننده
وای وقتی همه بفهمن که جیمی مامان ایجوئه قشنگ ماستاشونو کیسه میکنن. 😀 و دیگه به خودشون عمرا جرات بدن هی به این بچه بگن سرراهی!
نه حالا واقعا سرراهی هم باشه، چرا باید اینقدر بهش توهین کنین؟ 😐
اصلا درکشون نمیکنم.
ولی چقدر مادر ایجو گناه داره. نمیدونه دخترش زنده س. 🙁
فقط انگار بدون اینکه بدونه ایجو دخترشه بهش هی محبت میکنه. 🙂
وای اونجا که دوگوک به مادربزرگش گفت قرارداد نوشته که بتونه ایجو رو پیش خودش نگه داره. من چشمام قلبی شده بود.
با اینکه از اولم میدونستم دوگوک عاشق ایجو بوده ولی خیلی از شنیدنش خوشحال شدم.
چقدر خوب که برگشتن به گذشته…چقدر خوب که به جای یه زندگی احمقانه تصمیم گرفتن شجاع باشن و جلوی مشکلات بایستن.
الان دیگه وقتشه نویسنده محترم 😀 بهشون یه نینی نازنازی بده که جا پاشونم تو گروه محکم کنن.
البته اگه یورا مثل ننه ش! نخواد زودتر دست به کار بشه و بچه بیاره.
هرچند من تمام امیدم تا این قسمت به این بود که به جای بچه ی دونگ ووک بچه ی سه هیوک رو باردار بشه ولی خب خبری نشد که. 🙁
چون فقط اینطوریه که یورا داغون میشه دست از سر داداش بزرگه برمیداره. البته اگه برداره!
چون من هنوزم به اینکه یورا بچه ی باباهه باشه شک دارم…در اینصورت حتی اگه از سه هیوک هم حامله بشه میندازتش گردن دونگ ووک. 😀
کلا هم خودش هم مادرش خیلی آدمای داغونین.
اینکه رفته خونه عشق اول شوهرشو آتیش زده که هم خودش هم بچه ش بمیرن یعنی نهایت وحشی گری!
حالام با این داروها که هی به خورد باباهه میده فکر کنم نقشه کشیده بکشتش.
کاش یکی زودتر به این داروها شک کنه! میترسم قبل از اینکه بفهمن چی شده بزنن هم باباهه رو بکشن هم بابابزرگه رو که نتونه پولاشو بده به ایجو!
و من همچنان واسم سواله که بابابزرگه چطور اینقدر احمق بود و نمیرفت به پسر خرش! بگه که این بچه دختر واقعیته.
پ.ن: چقدر از سه هیوک بدم میاد…حال خودشم نمیفهمه.
هم از ایجو طرفداری میکنه هم از یورا…انگار نمیدونه کیو واقعا دوست داره…یا اصلا کسیو دوست داره یا نه. 😐
زینب
9 روز قبل
خداروشکر که ختم به خیر شد این قسمت.
اسپویل کننده
ولی خدایی باباهه رفته رو اعصابم. 😐
من انتظار داشتم به ایجو محبت کنه…ولی کلا همه فکر و ذکرش پسرشه.
خیلی بدم اومد. 😐
این دونا هم که شده پیام تبلیغاتی…نمیخواد بشه رفیق جینگ ایجو آخه؟ 🙁
من انتظار داشتم اینا خیلی صمیمی بشن…چه وضعشه 😐
پ.ن: با این پیش نمایشی که دیدم نمیدونم بلاخره حدسم درباره مامان ایجو درسته یا نه.
آخه اول مطمئن بودم مامانش رو میدونیم کیه ولی الان با این چیزی که نشون دادن به شک افتادم…هرچند که امیدوارم این زن جدیده نباشه مامانش. زیادی طفلکی و بدبخته 😐 ندوست.
پ.ن2: نمیشد این قرارداده لو نره آخه؟ 😐
آخرین ویرایش 9 روز قبل توسط زینب
Radmah
9 روز قبل
سریال قشنگی پسر از اول عاشق دختر بود حتی قبل تصادف باهاش حرف زد تو گالری معلوم بود
HR1382
14 روز قبل
سلام ممنون از سریال های قشنگی که میزارید این سریال خیلی حال خوب کن هست تماشای اون رو پیشنهاد می کنم
Saratbz
15 روز قبل
سلام
ممنون از تیم بارومووی
اسپویل قسمت۶
وای این قسمت مشخص شد پسره هم برگشته عقب رو مچ پسرم تاریخ زده شده یود😃 فک کنم اونی که تو ماشین دیگه بود و با دختره تصادف کرده همین پسرس
Raz92
15 روز قبل
اینا که دوتاشون از اینده امدن
اسپویل کننده
زینب
15 روز قبل
معلوم شد مامانه کیه!!!
اسپویل کننده
چقدر خوشحالمممم! مامانشو خیلی دوست دارم. 🙂
فقط کاش ایجو سر مامانه بازی درنیاره…چون بنده خدا خودشم قربانیه. 🙁
ولی فکر کن به همه بگه این دختر منه…کل اون خانومای پولدار دیگه دهنشونو میبندن و بعدم ایجو رو میذارن رو سرشون. 😂
آقا من چقدر مادرشوهره رو دوست دارم!! خیلی عشقهههههه! فقط هی الکی برا دخترمون خط و نشون میکشید که نه نمیشه عروسم بشی ولی حالا نمیدونه چطوری بهش محبت کنه
چقدر رابطه ی ایجو و دوگوک یهویی بود ولی…بعد خیلی مسخره بود…ایجو برداشته پسر مردمو نوک زده بعد میگه نه من نمیتونم به احساسات تو جواب بدم. 😐
جان؟ 😐
خب اگه نمیتونی بیخود میکنی بنده خدا رو اذیت میکنی. 😛
این یورا هم که خیلی خیلی رو اعصابه…دستم بهش برسه یکی میزنم پس کله ش.
خیلی بدجنسه که با لباس عروس پاشده اومده عروسی ایجو.
از اونورم میدونم قراره دونگووک بازیش بده..چون این بشر به خانواده خودش رحم نمیکنه…بیاد به این دختره ی بی اصل و نسب محل بده؟
باز این نامادری چه نقشه ای کشیده؟
نکنه این دوتا کفتر عاشقو از هم جدا کنن؟ 🙁
آقا گناه داره دوگوک! این بچه تازه بعد یه سال به عشقش رسیده. 🙁
Iliya
15 روز قبل
سریالش خیلی قشنگه
زینب
16 روز قبل
اسپویل کننده
یعنی این بشر تازه بعد دیدن نقاشیای ایجو فهمیده که دختره هم مثل خودش سفر در زمان داشته؟ 😐
نپسندیدم…اگه تو همون هتل میفهمید جذابتر بود.
بعد بابابزرگه چه مرگش بود که این همه سال ساکت نشسته بود این بچه که نوه واقعیشه رو اذیت کنن؟ 😐
مسخره نیست؟
خب مردک زودتر به پسر خرت لو میدادی که ایجو دختر واقعیته و جلوی این همه کودک آزاری و ظلم رو میگرفتی. 😐
یعنی یه جوری از دست بابابزرگه عصبانیم که دم دستم بود میزدمش…طفلکی ایجو…این همه سال فکر میکرد بخاطر یتیم بودنش طردش کردن.
هرچند الان خوب شد که فهمید دختر واقعی باباشه…مونده مادرشو پیدا کنه. کاش مامانش یه آدم خفن پولدار باشه که دهن همه رو ببنده.
لوس میشه اگه مامانه هم بخواد طفلکی باشه.
فقط کاش یهویی قبل عروسی نمیفهمید که دختر واقعی باباشه…خیلی گناه داشت. 🙁 باباش عروسیشو نمیبینه دیگه. 🙁
چقدر از نامادریه متنفرم…امیدوارم نویسنده تو داغون کردن زندگی نامادریه کم نذاره که خیلی زشت میشه. 😐
واسه قسمت فردا شب خیلی هیجان دارم. کاش ایجو حسابی تو عروسیش خوش بگذرونه و انتقام سالها رنج و عذاب رو از اون نامادری فولادزره عوضیش بگیره!
پ.ن : چرا پیش نمایشای سایت شبکه طولانی تر از پیش نمایشهاییه که ته هرقسمت هست؟
Saratbz
16 روز قبل
سلام
خیلی ممنون که انقد سریع میزارید قسمتای جدید رو خیلی سریال قشنگیه پیشنهاد میکنم حتما ببینین😃
زینب
21 روز قبل
من چنتا چیز که به ذهنم رسیده بگم.
اسپویل کننده
بابابزرگه احتمالا برای این داره از ایجو عذرخواهی میکنه و میخواد ببخشتش که یه چیز مهمی میدونه.
وگرنه کسی بخاطر یه بچه پرورشگاهی که همه باهاش بدرفتاری میکنن نمیاد اینقدر پول برداره ببره بده مادربزرگ داماد آینده نوه ش که نوه ش رو قبول کنه!
اینه که چنتا چیز به ذهنم اومد…
این که شاید بابابزرگه پدر ایجوئه…یا اینکه بابای ایجو همین به اصطلاح ناپدریشه که دوست دخترش حامله شده و بابابزرگه رفته بچه رو گرفته گذاشته پرورشگاه.
البته احتمالا یه بلایی هم سر مادره آوردن…یا اینکه بهش کلی پول دادن که دهنش رو ببنده. امیدوارم دومی نباشه فقط…چون اینطوری باز ایجو ضربه میخوره . 🙁
واسه همینم نسبت به ایجو اینقدر احساس گناه داره. چون در حقش ظلم بدی کرده. شاید اسمشم خود بابابزرگه انتخاب کرده و از عمد کاری کرده که نامادریه بره و به فرزندی قبولش کنه.
آخه من هنوزم برام غیرعادیه کسی که خودش بچه داره حتی برای مثلا تطهیر تصویر شرکتش پاشه بره یه بچه ی دیگه رو بیاره بزرگ کنه.
مگر اینکه ماجرای دیگه ای در کار باشه. احتمالا این عذاب دادنهای ایجو هم به همین علته.
بعد دیدین باباهه تو قسمت 4 برگشت به زنش چی گفت؟ گفت من اول مدیرعامل بودم بعد تو بچه رو برداشتی آوردی!!! یعنی یورا رو این خانومه قبل از ازدواج با خودش آورده…چه تضمینی هست که یورا بچه ی باباهه باشه…شاید سرشو کلاه گذاشته و یه تست ژنتیکی چیزی جعل کرده یا اینکه باباهه میدونه یورا دخترش نیست چون خیلی راحت ازدواج دوگوک با ایجو رو قبول کرد. 🙂
اون ویدیویی که نامادریه از دعوای ایجو با مادرشوهرش گرفت رو موندم کجا میخواد پخش کنه.
تمام امیدم به خواهر دوگوکه که بیاد وسط نذاره اینا بیشتر از این ایجو رو زجر بدن. بخاطر شخصیت گرل کراشش بنظرم میشه روی اون برای اینکه صمیمی ترین دوست ایجو بشه و جلوی همه دشمناش دربیاد حساب کرد.
مادرشوهره هم که هنوز هیچی نشده دلش نرم شده فقط نمیخواد قبول کنه. 😀
فقط من موندم اگه داداش بزرگه جدی با یورا ازدواج کنه قراره چی بشه…خیلی فکر کنم قراره دوتایی باهم ایجو و دوگوک رو زجر بدن. 🙁
البته تا جایی که من میدونم تو کره ازدواج دوتا خواهر با دوتا برادر دیگه رو خیلی بد میدونن…حداقل تو سریال ریپلای 88 کلی دوتا خانواده اول مخالفت کردن. بنظرم هنوزم همینطور باید باشه.
من رفتم باز تیزرای سریالو دیدم یه تیکه ش هست صدای دوگوک میاد که میگه تو نمیدونی من چقدر وقته و از کی تا حالا عاشقت شدم….واسه همینم دیگه شک ندارم این دوگوک هم از آینده اومده و برای همینم اینقدر سریع رابطه ش با ایجو شکل گرفت.
آخه اصلا چرا دوگوک همون قسمت اول برگشت به ایجو گفت اینا تورو آدم حساب نمیکنن…چه لزومی داشت…درحالی که اگه فرض کنیم دوگوک آینده مدتهاست که عاشق ایجوئه میشه فهمید که چرا میاد و یهویی این حرفا رو بهش میزنه و حالا هم توی گذشته که مثلا قراره ایجو رو نشناسه اینطوری راحت باهاش تیم میشه و قبول میکنه توی انتقامش بهش کمک کنه.
فقط کاش خود دوگوک رفته بود سراغ ایجو و بهش درخواست ازدواج میداد و نمیذاشت کار به اینجاها بکشه.
چون الان ایجو هیچ جوره نمیخواد اجازه بده دوگوک وارد قلبش بشه. 🙁 این خیلی دل آدمو میشکنه خب. 😭
درکل واسه قسمتای بعدی خیلی هیجان دارم…امیدوارم خیلی زود ماجرای واقعی ایجو هم رو بشه. چون من هرچی فکر میکنم میبینم ایجو نمیتونه یه دختر پرورشگاهی باشه و قطعا یه ربطی به این بابابزرگه داره.
آخ اگه بزنه و مادرش یکی از این خانومای پولدار با نفوذ باشه چی میشه؟ 😀 حسابی همشون خیط میشن. 😀
Marmarrr
21 روز قبل
زیرنویس قسمت 4 کی میاد 🥲🥲😭
Aramis
22 روز قبل
وای قسمت سومش فقط ،😂😂🥰🥰🥰
کاش صبر میکردم ۱۰ قسمتش بیاد
yasan
22 روز قبل
سریال خوبیه فقط کاش همش یک جا بیاد 😭😭
امیدوارم مثل سریال رایحه زمان یا تناسخ در خانواده پولدار تمام نشه و دختره واقعا برگشته باشه به گذشته
زینب
24 روز قبل
مطمئنم ایجو با خانواده دوگوک خیلی خوب قراره بجوشه و ارتباط خوبی میگیرن همشون باهم.مخصوصا باباهه مشخصه قراره حسابی عروسشو لوس کنه. 😀
چقدر شوهر خواهر دوگوک رو دوسش دارم…خیلی قیافه ش خره. 😀 خواهره از اون بدتر! اونجا که رفته بود خونشون که برا شوهرش انبه ببره 😀
اسپویل کننده
بنظر من سودوگوک هم مرده، احتمالا علت مرگش هم قتله.
روزی که ایجو تصادف کرد، اگه دیده باشین یکیو توی ماشین مشکیه میبینه و تعجب میکنه.
دوگوک قبل از اینکه ایجو از گالری بزنه بیرون، تماسی درباره حال بد مادربزرگش دریافت میکنه…درحالی که مادربزرگه یکسال گذشته اصلا مریض به نظر نمیاد.
پس احتمالا قضیه اون تماس الکی بوده، دوگوک میزنه از گالری بیرون…و احتمالا وسط راه متوجه میشه بهش دروغ گفتن و مادربزرگه چیزیش نیست، برمیگرده سمت گالری و بعد ایجو هم چون دور میزنه هردوشونو توی اون نقشه قتلی که برای دوگوک کشیده بودن میمیرن.
(اینم بگم که قاتل باید داداش بزرگه دوگوک باشه.)
بخاطر اینکه دوگوک هم مثل ایجو به گذشته برگشته، توی هتل سریع ایجو رو میشناسه و بعد قبول میکنه که جلوی چشم یورا ببرتش بالا. در غیر اینصورت دوگوک گذشته اینقدر نمیتونه ریسک کنه. اصلا با شخصیتش جور نیست.
ولی چون از آینده اومده و میدونه ماجرا چیه سعی میکنه با ایجو همکاری کنه…احتمالا اونجا که ایجو از هوش میره ساعت روی مچ دست ایجو رو میبینه و میفهمه چرا اوضاع داره برخلاف چیزی که یادشه جلو میره. قطعا تا قبل از دیدن مچ دست ایجو نمیدونسته ماجرای این تغییرات چیه. و فقط از سر کنجکاوی ایجو رو با خودش برده.
برای همینم هست که میخواد هرچه سریعتر ازدواج کنن. چون میدونه ایجو زندانیه این خانواده ی عوضیه. و ظاهرا مثل خودش که زمانی زندانی بوده، دلش به حال ایجو میسوزه که نمیتونه از این زندان فرار کنه.
چون شاید ایجو برای عاشق دوگوک شدن کمی مردده و بیشتر حواسش به انتقامشه ولی دوگوک ظاهرا ایجو رو خیلی خوب میشناسه و از قبل عاشقش شده. اینطوری میشه فهمید چرا الان که مثلا نباید همو خیلی بشناسن اینطوری عاشقش شده.
درکل پشیمونم از شروع کردنش..باید حداقل پنج هفته دیگه شروعش میکردم که اینطوری زجرکش نشم. 🙁
پ.ن: کارگردان این سریال دقیقا داره به همون سبک سریال موسیقی ازدواج و طلاق داستان رو به تصویر میکشه. اگه کسی اون سریال سه فصلی رو دیده باشه متوجه میشه چی میگم.
ولی خدایی ضایع نیست که تا ایجو تماس رو قطع کرد و دوگوک پاشد بیاد خونه اینا، نامادریه اومد تو شروع کرد به تحقیر ایجو و دوگوک هم رسید و همه حرفاشو شنید؟ 😐
Saratbz
26 روز قبل
سلام
ممنون که این سریالو قرار میدین
سریالش قشنگ بود بالاخره بعد مدتها یه داستان قشنگ تو سریالای کره ای دراومد
ظاهرا هر چی جلو میره قشنگ ترم میشه
لپای چانگبین ~
27 روز قبل
هرچی میگذره قشنگتر میشه من که خیلی دوسش داارم
بیشتر از هرچیزی شخصیت جدید، جنگجو و انتقام جوی ایی جو منو جذب سریال کرد و همینطور رابطش با سو دو گوک خیلی خوشگله:)))) اصن نمیتونمشون💘💘💘💘
و اینکه حس میکنم ایی جو قراره رابطه خیلی خوبی با خانواده سو دو گوک داشته باشهههه به نظر مهربون میان :((
n.ha2005
28 روز قبل
قسمت دوم خیلی خوب بود 😍😍😍
من چه جوری تا هفته ی دیگه صبر کنم 😭😭
Marmarrr
29 روز قبل
دوستانی که دیدن این دو قسمت رو چطوره؟
زینب
29 روز قبل
من یعنی میخواستم بذارم تموم شه بعد ببینم…ولی شیطونه گولم زد نشستم دوقسمتشو دیدم.
و باید بگم به طرز عجیبی برام جذاب بود همین دوقسمتش.
البته زیادی شخصیتا سیاه و سفیدن…ولی فعلا به ضرباهنگ سریع و داستانش که خوب پیش رفته میبخشمشون…هرچند ممکنه چندقسمت دیگه بیام بگم بخاطرهمین زیادی صفر و صدی بودنشون خوشم نیومده. 😀
تو اون تصادفی که دختره کرد و مرد، خودش تنها نبود…یه نفر دیگه هم تو اون یکی ماشین سیاهه بدجوری زخمی شد…و ایجو قبل از اینکه بیهوش بشه انگار که تعجب کرده باشه زل زد به اون یکی راننده…نمیدونم چرا ولی حس میکنم اونی که تصادف کرد سودوگوک بود…و احتمالا اونم مثل ایجو برگشته به گذشته. چون اینطوری میشه درک کرد چرا اینقد سریع به ایجو واکنش مثبت نشون داد.
پ.ن: فاز نامادریه رو اصلا درک نمیکنم…چشه دقیقا؟
اصلا چرا بچه از پرورشگاه آوردن اینا؟
پ.ن2: من میگم که یورا هم یا سرراهیه یا اینکه بچه ی باباهه نیست.
پ.ن3: دوست دارم خانواده واقعی ایجو پیدا بشن …بلاخره نویسنده که داره فانتزی مینویسه…کاش مثلا خانواده ایجو هم یکی از کله گنده های کشور باشن و حسابی نامادریه رو نقره داغش کنن. 😀
تیزرش جالب بود…ولی بخاطر بازیگراش یه لحظه فکر کردم نویسنده ش شاید فیبی باشه که خب نبود.
هرچند کلا حسی که داره آدمو یاد کارای فیبی میندازه…و شبکه ای هم که داره پخشش میکنه خیلی کاراش بگیر نگیر داره…و حداقل من بیشتر از اینکه سریالاشونو دوست داشته باشم، بدم اومده یا همون قسمت اول ادامه ندادم و ندیدم.
بازیگر نقش منفی زن اینجا خیلی خفنه..تو سریال موسیقی ازدواج و طلاق (که اتفاقا با سانگ هون همبازی بود و داشتن باهم خیانت میکردن) به شدت ناز نازی بود…اینجا ولی آدمو یاد جادوگرا میندازه. 😀
احتمالا بعد از اتمام پخشش اگه نظرات منفی زیاد نداشت میبینمش. به نظرم موضوعش جالبه. 🙂
این قسمتم با اینکه روی دور تند بود، ولی بنظرم چیز زیاد خاصی نداشت.
البته نمیگم دوسش نداشتم ولی خب برام تا حدی روشن بود قراره چی بشه…فقط اون تیکه یورا رو انتظار نداشتم.
هرچند با توجه به اینکه از رابطه ش با دونگ ووک خیلی نمیگذره این بچه باید مال سه هیوک باشه. 😀
چقدرم این یورا بدبخته…تازه فهمیده نه تنها ایجو دختر واقعیه که خودش دختر واقعی باباش نیست…یعنی چقدر یکی باید بخت برگشته باشه که چنین بلایی به سرش بیاد؟ 🙁
دونگ ووکم که مشخصا داره بازیش میده..میخواد فعلا با ادعای اینکه یورا حامله س خودشو به خانواده ش تحمیل کنه و از قضیه سود ببره ولی مسلما وقتی خرش از پل بگذره یورا و بچه ش رو میکشه.
یا خب شایدم در این حد وحشی بازی درنیاره و فقط رهاشون کنه.
یورا واقعا خنگه…یعنی نمیدونه این بچه ی دونگ ووک نمیتونه باشه؟ بعدم مگه مثل مامانش میتونه سر دونگ ووک رو کلاه بذاره و نتیجه آزمایش رو جعل کنه؟
عمرا بتونه….واسه همینم اگه بیوفته تو نقشه دونگ ووک احتمالا وقتی بچه دنیا بیاد، تست که مشخص کرد بچه ش نیست تازه ادای قربانیا رو درمیاره که وای این دختره منو گول زده!
ببینین کی گفتم. این بشر خیلی بدجنسه!
اون تیکه که بابائه و بابابزرگه داشتن عزاداری میکردن برای اینکه ایجو دختر واقعیه یعنی دلم میخواست جفتشونو خفه کنم!
باباهه شک کرده ولی نرفته یه بررسی بکنه…میمردی حالا یه تست میدادی مردک؟ 😐
بابابزرگه که دیگه بدتر…براش بدترین مرگ دنیا رو از نویسنده محترم خواستارم.
مامانه چرا ول کرد رفت؟ انگار کلا از داشتن ایجو پشیمون شد.
و اینکه چرا تو جلسه خانوادگی نگفتن که جیمی مامان ایجوئه؟ من منتظر بودم که اینم بگن خب.
اون نقاشیه که ایجو گفت رو حس میکنم خود دوگوک خریده. 😀 ولی چقدر حیف که قراره قسمت بعدی بین این دوتا شکرآب بشه.
احتمالا ایجو قبول نکنه ازدواجشونم ثبت کنن چون دوگوک بهش دروغ گفته…یا چون ممکنه فکر کنه که خودش باعث مرگ دوگوک شده.
این رماله خیلی رفته رو اعصابم ولی…یعنی چی برمیگرده میگه قرار بوده یکیتون بمیره ولی دوتاتون مردین.. 😐 ایش.
یه چیز دیگه….چون قراره ابتدای قسمت بعدی جونگ هه بیوفته زندان، قاعدتا تنها کسی که قراره واسه این دونوگل خندان کرم بریزه فقط دونگ ووکه…امیدوارم فقط دنبال قتلشون نیوفته. 🙁 من نگرانم…جونگ هه یه جور خل بود…این یه جور دیگه ولی شدیدتر.
میگم این تصور منه یا توی پیش نمایش قسمت بعدی ایجو دستش رو شکمشه تو پس زمینه؟ نکنه نینی دارهههههه؟؟؟؟
پ.ن: پیش نمایشی که خود سایت شبکه میذاره خیلی طولانیتره. اگه دوست دارین ببینینش من آپلودش کردم تو پیکوفایل.
https://s31.picofile.com/file/8469921626/%EC%99%84%EB%B2%BD%ED%95%9C_%EA%B2%B0%ED%98%BC%EC%9D%98_%EC%A0%95%EC%84%9D_11%ED%9A%8C_%ED%96%89%EB%B3%B5%EC%9D%84_%EB%90%98%EC%B0%BE%EC%9D%80_%EC%84%B1%ED%9B%88%E2%99%A5%EC%A0%95%EC%9C%A0%EB%AF%BC_%EA%B7%B8%EB%9F%AC%EB%82%98_%EC%97%AC%EC%A0%84%ED%9E%88_%EB%A7%90%ED%95%98%EC%A7%80_%EB%AA%BB%ED%95%9C_%EA%B3%BC%EA%B1%B0%EC%9D%98_%EC%A7%84%EC%8B%A4_Mbn.mp4.html
پ.ن2: بلاخره این سریال 12 قسمته یا 16تا؟
وای زیرنویس کی میاد من دیگه صبر ندارممم
وایییییی جای حساس تمام شد … کاشکی شروعش نمیکردممم…….چطور صبر کنم
چقدر ایجو ناز شده.😍
یعنی از وقتی گریه هاش کمتر شده و عشقش به دوگوک شکوفه زده، خیلی خوشگل تر شده بچم. 😭
خیلی خوشحالم براش. 😭
ولی خیلی گناه داره…دلم میخواد بزنم تو سر بابابزرگش فقط.
یعنی هرچی هست زیر سر این مردک خرفته! اه. با خودش چی فکر کرده بود که حتی تا دم مرگ این بچه بازم حاضر نبود حقیقت رو بگه؟
چقدر یکی باید خر باشه آخه؟ 😐
از اونور یکیم باید بزنه تو ملاج اون مادر ترسو!
حقیقتا بدم نمیاد باز برگردن به زمان حال و ببینم همشون دارن برا مرگ این بچه زار میزنن. 😐
یا حداقل نشستن پای تختش دارن التماس میکنن که زنده بمونه. 😐 همشون خیلی عوضین. یعنی دلم میخواد تک به تکشونو یه کتک سیر بزنم. 😐
من نمیدونم چرا دوگوک اینقدر دیر اومد سراغ این بچه…کنجکاوم بدونم تو زمان حال چه اتفاقاتی افتاده که اول عاشق ایجو شده بعدم تصمیم گرفته یهویی تو گالری بره بهش بگه که آره فلانی اینا باهات دشمنن.
یه چیزیم بگم بنظرم دوگوک داشت بازم زندگی قبلیشو میکرد، و این ایجو بود که با اومدن یهوییش و گفتن اینکه با من ازدواج کن باعث شد این بشر هم یه تکونی به خودش بده. و اِلا شک دارم میخواست کاری بکنه.
درکل خیلی لجم گرفت.مخصوصا بابابزرگ مادریش خیلی عوضیه…مردک نفهم! خب این بچه رو مادرش بزرگ میکرد چی میشد حالا؟
خود مادره راضیه تو شدی کاسه داغتر از آش که اینارو از هم جدا کنی؟ 😐
خدایی کاش ایجو به مامان بابای خونیش دیگه محل نده. بابابزرگشم مجبور کنه کل ارثشو بده بهش و بعدم دیگه با هیچکدومشون حرف نزنه.
چطور دلشون اومد با این بچه اینطوری رفتار کنن آخه؟ 🙁
عصبانیم!
حدسم درباره مامانه درست بود. 😀
نه حالا واقعا سرراهی هم باشه، چرا باید اینقدر بهش توهین کنین؟ 😐
اصلا درکشون نمیکنم.
ولی چقدر مادر ایجو گناه داره. نمیدونه دخترش زنده س. 🙁
فقط انگار بدون اینکه بدونه ایجو دخترشه بهش هی محبت میکنه. 🙂
وای اونجا که دوگوک به مادربزرگش گفت قرارداد نوشته که بتونه ایجو رو پیش خودش نگه داره. من چشمام قلبی شده بود.
با اینکه از اولم میدونستم دوگوک عاشق ایجو بوده ولی خیلی از شنیدنش خوشحال شدم.
چقدر خوب که برگشتن به گذشته…چقدر خوب که به جای یه زندگی احمقانه تصمیم گرفتن شجاع باشن و جلوی مشکلات بایستن.
الان دیگه وقتشه نویسنده محترم 😀 بهشون یه نینی نازنازی بده که جا پاشونم تو گروه محکم کنن.
البته اگه یورا مثل ننه ش! نخواد زودتر دست به کار بشه و بچه بیاره.
هرچند من تمام امیدم تا این قسمت به این بود که به جای بچه ی دونگ ووک بچه ی سه هیوک رو باردار بشه ولی خب خبری نشد که. 🙁
چون فقط اینطوریه که یورا داغون میشه دست از سر داداش بزرگه برمیداره. البته اگه برداره!
چون من هنوزم به اینکه یورا بچه ی باباهه باشه شک دارم…در اینصورت حتی اگه از سه هیوک هم حامله بشه میندازتش گردن دونگ ووک. 😀
کلا هم خودش هم مادرش خیلی آدمای داغونین.
اینکه رفته خونه عشق اول شوهرشو آتیش زده که هم خودش هم بچه ش بمیرن یعنی نهایت وحشی گری!
حالام با این داروها که هی به خورد باباهه میده فکر کنم نقشه کشیده بکشتش.
کاش یکی زودتر به این داروها شک کنه! میترسم قبل از اینکه بفهمن چی شده بزنن هم باباهه رو بکشن هم بابابزرگه رو که نتونه پولاشو بده به ایجو!
و من همچنان واسم سواله که بابابزرگه چطور اینقدر احمق بود و نمیرفت به پسر خرش! بگه که این بچه دختر واقعیته.
پ.ن: چقدر از سه هیوک بدم میاد…حال خودشم نمیفهمه.
هم از ایجو طرفداری میکنه هم از یورا…انگار نمیدونه کیو واقعا دوست داره…یا اصلا کسیو دوست داره یا نه. 😐
خداروشکر که ختم به خیر شد این قسمت.
من انتظار داشتم به ایجو محبت کنه…ولی کلا همه فکر و ذکرش پسرشه.
خیلی بدم اومد. 😐
این دونا هم که شده پیام تبلیغاتی…نمیخواد بشه رفیق جینگ ایجو آخه؟ 🙁
من انتظار داشتم اینا خیلی صمیمی بشن…چه وضعشه 😐
پ.ن: با این پیش نمایشی که دیدم نمیدونم بلاخره حدسم درباره مامان ایجو درسته یا نه.
آخه اول مطمئن بودم مامانش رو میدونیم کیه ولی الان با این چیزی که نشون دادن به شک افتادم…هرچند که امیدوارم این زن جدیده نباشه مامانش. زیادی طفلکی و بدبخته 😐 ندوست.
پ.ن2: نمیشد این قرارداده لو نره آخه؟ 😐
سریال قشنگی پسر از اول عاشق دختر بود حتی قبل تصادف باهاش حرف زد تو گالری معلوم بود
سلام ممنون از سریال های قشنگی که میزارید این سریال خیلی حال خوب کن هست تماشای اون رو پیشنهاد می کنم
سلام
ممنون از تیم بارومووی
اینا که دوتاشون از اینده امدن
معلوم شد مامانه کیه!!!
فقط کاش ایجو سر مامانه بازی درنیاره…چون بنده خدا خودشم قربانیه. 🙁
ولی فکر کن به همه بگه این دختر منه…کل اون خانومای پولدار دیگه دهنشونو میبندن و بعدم ایجو رو میذارن رو سرشون. 😂
آقا من چقدر مادرشوهره رو دوست دارم!! خیلی عشقهههههه! فقط هی الکی برا دخترمون خط و نشون میکشید که نه نمیشه عروسم بشی ولی حالا نمیدونه چطوری بهش محبت کنه
چقدر رابطه ی ایجو و دوگوک یهویی بود ولی…بعد خیلی مسخره بود…ایجو برداشته پسر مردمو نوک زده بعد میگه نه من نمیتونم به احساسات تو جواب بدم. 😐
جان؟ 😐
خب اگه نمیتونی بیخود میکنی بنده خدا رو اذیت میکنی. 😛
این یورا هم که خیلی خیلی رو اعصابه…دستم بهش برسه یکی میزنم پس کله ش.
خیلی بدجنسه که با لباس عروس پاشده اومده عروسی ایجو.
از اونورم میدونم قراره دونگووک بازیش بده..چون این بشر به خانواده خودش رحم نمیکنه…بیاد به این دختره ی بی اصل و نسب محل بده؟
باز این نامادری چه نقشه ای کشیده؟
نکنه این دوتا کفتر عاشقو از هم جدا کنن؟ 🙁
آقا گناه داره دوگوک! این بچه تازه بعد یه سال به عشقش رسیده. 🙁
سریالش خیلی قشنگه
نپسندیدم…اگه تو همون هتل میفهمید جذابتر بود.
بعد بابابزرگه چه مرگش بود که این همه سال ساکت نشسته بود این بچه که نوه واقعیشه رو اذیت کنن؟ 😐
مسخره نیست؟
خب مردک زودتر به پسر خرت لو میدادی که ایجو دختر واقعیته و جلوی این همه کودک آزاری و ظلم رو میگرفتی. 😐
یعنی یه جوری از دست بابابزرگه عصبانیم که دم دستم بود میزدمش…طفلکی ایجو…این همه سال فکر میکرد بخاطر یتیم بودنش طردش کردن.
هرچند الان خوب شد که فهمید دختر واقعی باباشه…مونده مادرشو پیدا کنه. کاش مامانش یه آدم خفن پولدار باشه که دهن همه رو ببنده.
لوس میشه اگه مامانه هم بخواد طفلکی باشه.
فقط کاش یهویی قبل عروسی نمیفهمید که دختر واقعی باباشه…خیلی گناه داشت. 🙁 باباش عروسیشو نمیبینه دیگه. 🙁
چقدر از نامادریه متنفرم…امیدوارم نویسنده تو داغون کردن زندگی نامادریه کم نذاره که خیلی زشت میشه. 😐
واسه قسمت فردا شب خیلی هیجان دارم. کاش ایجو حسابی تو عروسیش خوش بگذرونه و انتقام سالها رنج و عذاب رو از اون نامادری فولادزره عوضیش بگیره!
پ.ن : چرا پیش نمایشای سایت شبکه طولانی تر از پیش نمایشهاییه که ته هرقسمت هست؟
سلام
خیلی ممنون که انقد سریع میزارید قسمتای جدید رو خیلی سریال قشنگیه پیشنهاد میکنم حتما ببینین😃
من چنتا چیز که به ذهنم رسیده بگم.
بابابزرگه احتمالا برای این داره از ایجو عذرخواهی میکنه و میخواد ببخشتش که یه چیز مهمی میدونه.
وگرنه کسی بخاطر یه بچه پرورشگاهی که همه باهاش بدرفتاری میکنن نمیاد اینقدر پول برداره ببره بده مادربزرگ داماد آینده نوه ش که نوه ش رو قبول کنه!
اینه که چنتا چیز به ذهنم اومد…
این که شاید بابابزرگه پدر ایجوئه…یا اینکه بابای ایجو همین به اصطلاح ناپدریشه که دوست دخترش حامله شده و بابابزرگه رفته بچه رو گرفته گذاشته پرورشگاه.
البته احتمالا یه بلایی هم سر مادره آوردن…یا اینکه بهش کلی پول دادن که دهنش رو ببنده. امیدوارم دومی نباشه فقط…چون اینطوری باز ایجو ضربه میخوره . 🙁
واسه همینم نسبت به ایجو اینقدر احساس گناه داره. چون در حقش ظلم بدی کرده. شاید اسمشم خود بابابزرگه انتخاب کرده و از عمد کاری کرده که نامادریه بره و به فرزندی قبولش کنه.
آخه من هنوزم برام غیرعادیه کسی که خودش بچه داره حتی برای مثلا تطهیر تصویر شرکتش پاشه بره یه بچه ی دیگه رو بیاره بزرگ کنه.
مگر اینکه ماجرای دیگه ای در کار باشه. احتمالا این عذاب دادنهای ایجو هم به همین علته.
بعد دیدین باباهه تو قسمت 4 برگشت به زنش چی گفت؟ گفت من اول مدیرعامل بودم بعد تو بچه رو برداشتی آوردی!!! یعنی یورا رو این خانومه قبل از ازدواج با خودش آورده…چه تضمینی هست که یورا بچه ی باباهه باشه…شاید سرشو کلاه گذاشته و یه تست ژنتیکی چیزی جعل کرده یا اینکه باباهه میدونه یورا دخترش نیست چون خیلی راحت ازدواج دوگوک با ایجو رو قبول کرد. 🙂
اون ویدیویی که نامادریه از دعوای ایجو با مادرشوهرش گرفت رو موندم کجا میخواد پخش کنه.
تمام امیدم به خواهر دوگوکه که بیاد وسط نذاره اینا بیشتر از این ایجو رو زجر بدن. بخاطر شخصیت گرل کراشش بنظرم میشه روی اون برای اینکه صمیمی ترین دوست ایجو بشه و جلوی همه دشمناش دربیاد حساب کرد.
مادرشوهره هم که هنوز هیچی نشده دلش نرم شده فقط نمیخواد قبول کنه. 😀
فقط من موندم اگه داداش بزرگه جدی با یورا ازدواج کنه قراره چی بشه…خیلی فکر کنم قراره دوتایی باهم ایجو و دوگوک رو زجر بدن. 🙁
البته تا جایی که من میدونم تو کره ازدواج دوتا خواهر با دوتا برادر دیگه رو خیلی بد میدونن…حداقل تو سریال ریپلای 88 کلی دوتا خانواده اول مخالفت کردن. بنظرم هنوزم همینطور باید باشه.
من رفتم باز تیزرای سریالو دیدم یه تیکه ش هست صدای دوگوک میاد که میگه تو نمیدونی من چقدر وقته و از کی تا حالا عاشقت شدم….واسه همینم دیگه شک ندارم این دوگوک هم از آینده اومده و برای همینم اینقدر سریع رابطه ش با ایجو شکل گرفت.
آخه اصلا چرا دوگوک همون قسمت اول برگشت به ایجو گفت اینا تورو آدم حساب نمیکنن…چه لزومی داشت…درحالی که اگه فرض کنیم دوگوک آینده مدتهاست که عاشق ایجوئه میشه فهمید که چرا میاد و یهویی این حرفا رو بهش میزنه و حالا هم توی گذشته که مثلا قراره ایجو رو نشناسه اینطوری راحت باهاش تیم میشه و قبول میکنه توی انتقامش بهش کمک کنه.
فقط کاش خود دوگوک رفته بود سراغ ایجو و بهش درخواست ازدواج میداد و نمیذاشت کار به اینجاها بکشه.
چون الان ایجو هیچ جوره نمیخواد اجازه بده دوگوک وارد قلبش بشه. 🙁 این خیلی دل آدمو میشکنه خب. 😭
درکل واسه قسمتای بعدی خیلی هیجان دارم…امیدوارم خیلی زود ماجرای واقعی ایجو هم رو بشه. چون من هرچی فکر میکنم میبینم ایجو نمیتونه یه دختر پرورشگاهی باشه و قطعا یه ربطی به این بابابزرگه داره.
آخ اگه بزنه و مادرش یکی از این خانومای پولدار با نفوذ باشه چی میشه؟ 😀 حسابی همشون خیط میشن. 😀
زیرنویس قسمت 4 کی میاد 🥲🥲😭
وای قسمت سومش فقط ،😂😂🥰🥰🥰
کاش صبر میکردم ۱۰ قسمتش بیاد
سریال خوبیه فقط کاش همش یک جا بیاد 😭😭
امیدوارم مثل سریال رایحه زمان یا تناسخ در خانواده پولدار تمام نشه و دختره واقعا برگشته باشه به گذشته
مطمئنم ایجو با خانواده دوگوک خیلی خوب قراره بجوشه و ارتباط خوبی میگیرن همشون باهم.مخصوصا باباهه مشخصه قراره حسابی عروسشو لوس کنه. 😀
چقدر شوهر خواهر دوگوک رو دوسش دارم…خیلی قیافه ش خره. 😀 خواهره از اون بدتر! اونجا که رفته بود خونشون که برا شوهرش انبه ببره 😀
روزی که ایجو تصادف کرد، اگه دیده باشین یکیو توی ماشین مشکیه میبینه و تعجب میکنه.
دوگوک قبل از اینکه ایجو از گالری بزنه بیرون، تماسی درباره حال بد مادربزرگش دریافت میکنه…درحالی که مادربزرگه یکسال گذشته اصلا مریض به نظر نمیاد.
پس احتمالا قضیه اون تماس الکی بوده، دوگوک میزنه از گالری بیرون…و احتمالا وسط راه متوجه میشه بهش دروغ گفتن و مادربزرگه چیزیش نیست، برمیگرده سمت گالری و بعد ایجو هم چون دور میزنه هردوشونو توی اون نقشه قتلی که برای دوگوک کشیده بودن میمیرن.
(اینم بگم که قاتل باید داداش بزرگه دوگوک باشه.)
بخاطر اینکه دوگوک هم مثل ایجو به گذشته برگشته، توی هتل سریع ایجو رو میشناسه و بعد قبول میکنه که جلوی چشم یورا ببرتش بالا. در غیر اینصورت دوگوک گذشته اینقدر نمیتونه ریسک کنه. اصلا با شخصیتش جور نیست.
ولی چون از آینده اومده و میدونه ماجرا چیه سعی میکنه با ایجو همکاری کنه…احتمالا اونجا که ایجو از هوش میره ساعت روی مچ دست ایجو رو میبینه و میفهمه چرا اوضاع داره برخلاف چیزی که یادشه جلو میره. قطعا تا قبل از دیدن مچ دست ایجو نمیدونسته ماجرای این تغییرات چیه. و فقط از سر کنجکاوی ایجو رو با خودش برده.
برای همینم هست که میخواد هرچه سریعتر ازدواج کنن. چون میدونه ایجو زندانیه این خانواده ی عوضیه. و ظاهرا مثل خودش که زمانی زندانی بوده، دلش به حال ایجو میسوزه که نمیتونه از این زندان فرار کنه.
چون شاید ایجو برای عاشق دوگوک شدن کمی مردده و بیشتر حواسش به انتقامشه ولی دوگوک ظاهرا ایجو رو خیلی خوب میشناسه و از قبل عاشقش شده. اینطوری میشه فهمید چرا الان که مثلا نباید همو خیلی بشناسن اینطوری عاشقش شده.
درکل پشیمونم از شروع کردنش..باید حداقل پنج هفته دیگه شروعش میکردم که اینطوری زجرکش نشم. 🙁
پ.ن: کارگردان این سریال دقیقا داره به همون سبک سریال موسیقی ازدواج و طلاق داستان رو به تصویر میکشه. اگه کسی اون سریال سه فصلی رو دیده باشه متوجه میشه چی میگم.
ولی خدایی ضایع نیست که تا ایجو تماس رو قطع کرد و دوگوک پاشد بیاد خونه اینا، نامادریه اومد تو شروع کرد به تحقیر ایجو و دوگوک هم رسید و همه حرفاشو شنید؟ 😐
سلام
ممنون که این سریالو قرار میدین
سریالش قشنگ بود بالاخره بعد مدتها یه داستان قشنگ تو سریالای کره ای دراومد
ظاهرا هر چی جلو میره قشنگ ترم میشه
هرچی میگذره قشنگتر میشه من که خیلی دوسش داارم
بیشتر از هرچیزی شخصیت جدید، جنگجو و انتقام جوی ایی جو منو جذب سریال کرد و همینطور رابطش با سو دو گوک خیلی خوشگله:)))) اصن نمیتونمشون💘💘💘💘
و اینکه حس میکنم ایی جو قراره رابطه خیلی خوبی با خانواده سو دو گوک داشته باشهههه به نظر مهربون میان :((
قسمت دوم خیلی خوب بود 😍😍😍
من چه جوری تا هفته ی دیگه صبر کنم 😭😭
دوستانی که دیدن این دو قسمت رو چطوره؟
من یعنی میخواستم بذارم تموم شه بعد ببینم…ولی شیطونه گولم زد نشستم دوقسمتشو دیدم.
و باید بگم به طرز عجیبی برام جذاب بود همین دوقسمتش.
البته زیادی شخصیتا سیاه و سفیدن…ولی فعلا به ضرباهنگ سریع و داستانش که خوب پیش رفته میبخشمشون…هرچند ممکنه چندقسمت دیگه بیام بگم بخاطرهمین زیادی صفر و صدی بودنشون خوشم نیومده. 😀
تو اون تصادفی که دختره کرد و مرد، خودش تنها نبود…یه نفر دیگه هم تو اون یکی ماشین سیاهه بدجوری زخمی شد…و ایجو قبل از اینکه بیهوش بشه انگار که تعجب کرده باشه زل زد به اون یکی راننده…نمیدونم چرا ولی حس میکنم اونی که تصادف کرد سودوگوک بود…و احتمالا اونم مثل ایجو برگشته به گذشته. چون اینطوری میشه درک کرد چرا اینقد سریع به ایجو واکنش مثبت نشون داد.
پ.ن: فاز نامادریه رو اصلا درک نمیکنم…چشه دقیقا؟
اصلا چرا بچه از پرورشگاه آوردن اینا؟
پ.ن2: من میگم که یورا هم یا سرراهیه یا اینکه بچه ی باباهه نیست.
پ.ن3: دوست دارم خانواده واقعی ایجو پیدا بشن …بلاخره نویسنده که داره فانتزی مینویسه…کاش مثلا خانواده ایجو هم یکی از کله گنده های کشور باشن و حسابی نامادریه رو نقره داغش کنن. 😀
بنظر میاد داستانش قشنگه لطفا ترجمه اش کنید ممنون از مترجمین عزیز😘
ترجمه نمیشه؟
قسمت اول این سریال هم امشب پخش شده لطفا بذاریدش
تیزرش جالب بود…ولی بخاطر بازیگراش یه لحظه فکر کردم نویسنده ش شاید فیبی باشه که خب نبود.
هرچند کلا حسی که داره آدمو یاد کارای فیبی میندازه…و شبکه ای هم که داره پخشش میکنه خیلی کاراش بگیر نگیر داره…و حداقل من بیشتر از اینکه سریالاشونو دوست داشته باشم، بدم اومده یا همون قسمت اول ادامه ندادم و ندیدم.
بازیگر نقش منفی زن اینجا خیلی خفنه..تو سریال موسیقی ازدواج و طلاق (که اتفاقا با سانگ هون همبازی بود و داشتن باهم خیانت میکردن) به شدت ناز نازی بود…اینجا ولی آدمو یاد جادوگرا میندازه. 😀
احتمالا بعد از اتمام پخشش اگه نظرات منفی زیاد نداشت میبینمش. به نظرم موضوعش جالبه. 🙂
بهترین سریال کره ای که دیدید چی بوده؟