دسته: سریال تایلندی

خلاصه داستان: داستان دو دوست صمیمیه که تو یتیم خونه بزرگ میشن و وقتی یکیشون می‌فهمه خونواده دوستش خیلی ثروتمندن و دنبالش میگردن هویتش رو میدزده و خودش رو جای او میزنه و اینجاست که با فیلم و انول که پسرعمو هستن آشنا میشه باید دید بعد از تصادف و نابینایی فیم و آشنایی با دختر واقعی مرد ثروتمند و عاشق شدنشون قراره ماجرا به کجا کشیده بشه

خلاصه داستان: در خانه «لیلی پد»، خانه ای کوچک و مخروبه، سیمالا، زنی جون که جاه طلب بزرگ شده، زندگی می کند. این خانه برخلاف ظاهر فقیرانه اش، پر از عشق و گرماست. اما سیمالا مشتاق است که با خانواده اش به خانه جدید و موقری نقل مکان کنند و امیدوار است بتواند مردی را پیدا کند که زندگی اش را بهتر کند. «وارودوم» مرد جوان خوش تیپی که اصل و نسب مبهمی دارد هم امیدوار است بتواند توجه آدم معروف زیبایی را جلب کند. هم سیمالا و هم وارودوم هدف مشترکی دارند. اما وضعیت واقعی خانوادگی، شغل و محافل اجتماعی آنها چطور است؟ آنها با ظاهر موقر و لوکسی به عنوان طعمه برای فریب دادن هم ظاهر می شوند. هرچند، تشخیص اینکه چه کسی واقعا طعمه و چه کسی شکارچی است، یک چالش در نظر گرفته می شود یا شاید به این خاطر که ... هردو شرایط یکسانی دارند!

خلاصه داستان: آلیس زنی که بنظر میاد خیلی قوی با زبونی تند و تیزه برای حمایت کردن از خانواده‌ش باید پول دربیاره. درحالی که مس، مهندس سابقیه که یه خونه رو طراحی کرده و بعدا تبدیل به یه متروکه شده. از اون موقع زندگیش رو به افوله. آلیس و مس کارشون رو در بانک شروع میکنن. جفتشون زیر بار فشار مالی و همکارایی که همش در حال توطئه چینی هستن باید به کار کردنشون ادامه بدن.

خلاصه داستان: داستان درمورد بیماری مرموزیه که باعث ایجاد فلس های عجیب مار مانند روی پوست بدن بچه ها میشه دکتر بندیکت برای پیدا کردن راه درمان این بیماری شروع به تحقیق می‌کنه و آسیا هم به عنوان کمک به تحقیقات باهاش همراه میشه در مسیر تحقیقاتشون هر دو به مردی پرجنب و جوش اما مرموز برمیخورن اما آسیا هیچوقت تصور نمی‌کرد این تحقیق نه تنها با فوم هاوبین مرموز ملاقات کنه که درگیر افسانه ای اسرار امیز در روستایی که مردمش مارها رو میپرستن هم بشه

خلاصه داستان: وی کیج یه مدیر عامل جوون و بی احساسه که کوری چهره داره، برای همین تصمیم می‌گیره یه دستیار استخدام کنه تا بتونه با آدمای اطرافش ارتباط برقرار کنه. می رین مسئول اینکار می‌شه. باید دید که آیا این بیماری درمان می‌شه؟‌

خلاصه داستان: این باشگاه دورهمی فرزندان وسط خونواده است که حس میکنن هیچ توجهی بهشون نمیشه و کسی دوستشون نداره ،این باشگاه هفت عضو و یه قانون سفت و سخت داره اینکه برای پایداری رفاقتشون نباید عاشق هم بشن به نظرتون ممکنه؟...

خلاصه داستان: مرد جوانی برای شرکت در یک آکادمی معتبر به تایلند نقل مکان می کند تا رویاهای خود را برای تبدیل شدن به یک هنرمند مشهور موسیقی مانند پدر مرحومش محقق کند…

خلاصه داستان: سریالی که واقعیت جامعه روستایی را دنبال می‌کند و داستان دوست داشتنی تیم فوتبال بومی و مشکلات روستا و فرهنگ شمال شرقی تایلند را روایت می کند

خلاصه داستان: يه نقشه هیجان انگيز براي سرنگونی يه شرکت بزرگ که يه زمانی خانواده اش رو نابود کرده. "بَنک" یه برنامه‌نویس جوون باهوشه که از آمریکا برگشته تا با ارزهای دیجیتال توی دوره ای که هیچکس نمی‌دونه چیه، تجارت کنه، اون با دوست صمیمی‌ا‌ش "گِت" پسر یه سیاستمدار با نفوذ و "جِین" یک برنامه نویس زیرزمینی زیبا، یه تیم تشکیل می‌دن و یه شرکت در مورد رمز ارز،به امید از بین بُردن و انتقام از سیستم سرمایه داری قدیمی که توی اون آدمای قدرتمند می‌تونن شرکت های کوچک رو نابود کنن، تاسیس می‌کنن . ولی خبر ندارن دنیایی که قراره باهاش روبرو بشن به اون راحتی که فکر می‌کردن نیست و می‌تونه زندگیشون رو تهدید کنه.

خلاصه داستان: درمورد زنی موفق به اسم رین که عضو گروه مدیریت مشتریان مهم بزرگترین فروشگاه تایلنده که خدمات ویژه ای به مشتریان فوق ثروتمند میدن علاوه براین زیباست و زندگی زناشویی موفقی هم با پاکاوات که سرگروه همین تیم مدیریتیه داره همه چیز به نظر خوب میاد تااینکه شبی میشنوه همسرش مخفیانه با کسی به شدت مشاجره می‌کنه و درست همون موقع پیام ناشناسی مبنی بر خیانت شوهرش با یکی از اعضای تیم بهش ارسال میشه و همه چیز بهم میریزه